حاجیه خانم فخر الساات ابطحی در 1313 در خانواده ای مذهبی و اهل علم به دنیا آمدند.
مادرشان دختر حاج میرزا صادق مدرس خاتون آبادی و پدرشان، آیت الله سید محمد ابطحی مشهور به حاج آقا سده ای بودند.
در سن هفت سالگی در یک جلسه خانوادگی، در یکی از شب های ماه رمضان، دعای ابوحمزه را از حفظ خواندند. همه تعجب کردند. از طریق شنیدن از پدرشان، ابوحمزه را حفظ شده بودند.
در 29 سالگی شروع به تحصیل دروس غیر حوزوی، به صورت متفرقه کردند. دوره شش ساله دبیرستان را، سه ساله تمام کردند.
با این که ایشان دنبال فعالیت های اجتماعی بودند، اما طوری زندگی می کردند که بچه های ایشان کمبودی احساس نمی کردند.
در سال 1348، خانم ابطحی به زواره رفتند در حالی که هوا بسیار گرم بود و زواره هم شرایط خوبی نداشت.
مدیر یک مدرسه پسرانه گفت: حاج خانم ما این جا نیاز به کتابخانه داریم.
به من که در آن موقع دبیرستانی بودم، گفتند برو ببین چه کتاب هایی نیاز دارند؟
ایشان در محضر استادانی همچون بانوی مجتهده بانو امین و سید علی نجف آبادی بودند .
داماد ایشان، دکتر سید سعیدالدین سجادی در خط مقدم جبهه، جراحی می کردند و پسر ایشان، مسعود سجادی در حالی که دانشجوی سال دوم پزشکی بود، در سال آخر جنگ، به درجه رفیع شهادت نایل شد.
حجه الاسلام مهدی اژه ای
پسر خواهر خانم ابطحی و برادر شهید علی اکبر اژه ای
وقتی صورت نورانی ایشان را می دیدم، فقط خدا در ذهنم تداعی می شد.